قدرت واقعی (و نفرین) بازاریابی رشد

بازاریابی رشد به شما این امکان را می دهد که اهداف و استراتژی بازاریابی خود را همسو کنید، مخاطبان خود را درک کنید و با توانایی خود برای افزایش درآمد، موقعیت خود را برای موفقیت در نظر بگیرید.

بازاریابی رشد یک نیروگاه واقعی است، اما برکات آن گاهی اوقات می تواند به عنوان نفرین های آن دو برابر شود.

بازاریابی رشد شاخه ای از بازاریابی است که به طور خاص بر درآمد و رشد کسب و کار متمرکز است. این بازاریابی، فروش، فناوری و موارد دیگر را ترکیب می کند تا یک کسب و کار را افزایش دهد و نتایج قابل اندازه گیری را ببیند. اما با این قدرت، مسئولیت بزرگی به همراه دارد!

در حالی که بازاریابی رشد این ظرفیت را دارد که کسب و کار شما را متحول کند، اگر به درستی انجام شود، می تواند چالش های بزرگی را نیز به همراه داشته باشد. تا زمانی که از رایج ترین دام های بازاریابی رشد آگاه باشید، می توانید از پتانسیل کامل این مولد درآمد بهره ببرید.

نقاط قوت و ضعف بازاریابی رشد

1. تراز کردن همه قطعات

بازاریابی رشد زمانی قوی‌تر است که تمام قطعات متفاوت آن را در یک راستا قرار دهید… اما این یکی از بزرگترین چالش‌های آن نیز هست!

بازاریاب‌های رشد با جک‌های تمام معاملاتی روبرو هستند که وظیفه دارند ادغام بین کانال‌های بازاریابی و نحوه هماهنگ کردن محتوا را با یک استراتژی با جریان‌های کاری مشخص کنند!

پیگیری همه این قطعات متحرک می تواند دشوار باشد، اما زمانی که هر قطعه از پازل کنار هم قرار می گیرد، بازاریابی رشد می تواند به طور کامل موفق شود. بازاریابی رشد از بسیاری جهات شبیه به ساعت است: ساعت از چرخ دنده ها و چرخ دنده های زیادی تشکیل شده است که می چرخند و بر یکدیگر تأثیر می گذارند.

وقتی یکی از چرخ دنده ها می شکند، یک اثر دومینو ایجاد می کند که کل مکانیسم را برای یک حلقه پرتاب می کند. اما وقتی همه چیز در هماهنگی عمل می کند، ساعت به طور یکپارچه تیک می زند و زمان را نشان می دهد. بنابراین، اجزای بازاریابی رشد مانند چرخ دنده های یک ساعت هستند. اگر یکی کار نکند، روی بقیه تأثیر منفی می گذارد. اما اگر همه آنها با هم هماهنگ باشند، تلاش‌های بازاریابی رشد شما شانس زیادی برای موفقیت دارند.

کلید این همسویی داشتن درک روشنی از نحوه عملکرد هر قطعه در استراتژی کلی و گردش کار شما است. همچنین به این معنی است که فرض نمی کنیم آنچه برای یک کانال بازاریابی کار می کند را می توان به بقیه تعمیم داد.

به عنوان مثال، اگر می‌خواهید تعامل در کانال‌های شبک ه‌های اجتماعی مانند فیس‌بوک و توییتر را افزایش دهید، به جای اینکه صرفاً پست‌های موجود از سایت‌های دیگر مانند لینکدین یا پینترست را تغییر دهید، محتوایی را ایجاد کنید که به طور خاص برای آن پلتفرم‌ها (مانند ویدیوها) طراحی شده است.

2. اسناد: دوست یا دشمن؟

اسناد واقعی چیزی هستند که بازاریابی رشد را قدرتمند می کنند، اما می توانند یکی از بزرگترین محدودیت های آن نیز باشند.

بازاریابان رشد اغلب باید ارزش خود را برای به دست آوردن جایگاهی در جدول استراتژیک ثابت کنند و نشان دهند که سیاهچاله های اقتصادی نیستند. اینجاست که ردیابی و انتساب وارد می شود.

ردیابی و انتساب برای اثبات بازگشت سرمایه بازاریابی استفاده می‌شوند و می‌توانند به بازاریابان کمک کنند تا دریابند کدام استراتژی‌ها، کانال‌ها و تلاش‌ها کار می‌کنند و کدام‌ها نه. مشاهده گزارش‌های دوره‌ای که این اطلاعات را نمایش می‌دهند، چه در داخل برای بازاریابان و چه در خارج برای مشتریان، بسیار مهم است.

توجه به این نکته مهم است که ردیابی و انتساب به بخش خاصی از قیف محدود نمی شوند. در واقع، آنها باید به دید کامل قیف کمک کنند، به طوری که هر مرحله از سفر مشتری به درستی ردیابی شود.

بنابراین، اگر ردیابی و اسناد برای بازاریابان بسیار مفید و ضروری است، چالش چیست؟

وقتی مردم بیش از حد قول می‌دهند که ردیابی بی‌نقص و تخصیص بی‌نقص را بدهند، آن وقت است که مشکلات شروع می‌شوند. اگرچه این یک ضرورت است، اما روند پیگیری و تلاش‌های بازاریابی اسنادی کاملاً کامل نیستند و مطمئناً سازگار نیستند. انتساب ترافیک ممکن است کاهش یابد، مدل‌های انتساب مختلف بر اساس معیارهای مختلف گزارش می‌دهند و منبع‌یابی کانال ممکن است ناقص باشد.

بازاریابان رشد باید از همان ابتدا انتظارات روشنی با مشتریان داشته باشند و به نتیجه برسند که ردیابی یک فرآیند جادویی و بی نقص نیست و همچنین تخصیص نیست. بنابراین، در حالی که حقیقت در داده ها است و پیگیری کمپین ها بسیار مهم است، انتظارات معقول از همه طرف ها ضروری هستند.

3. بازاریابان = دانشمندان داده + روانشناسان

قبلاً اشاره کردیم که بازاریابان رشد، جک‌های همه تجارت‌ها هستند، و این نمی‌تواند درست‌تر باشد. علاوه بر تلاش های بازاریابی، همه بازاریابان به عنوان هنرمندان، دانشمندان داده و روانشناس نیز عمل می کنند.

این دو مورد آخر به ویژه قابل توجه هستند زیرا در صنعتی که داده ها بسیار با ارزش هستند، تعادل داده ها با تفسیر رفتار فراتر از معیارها چالش برانگیز می شود.

داده ها داستانی را بیان می کنند و دانستن آن بسیار ارزشمند است، اما خطر سوگیری تایید نیز هنگام تجزیه و تحلیل داده ها وجود دارد. برای اینکه واقعاً یک بازاریاب رشد عالی باشید، باید روانشناس بزرگی باشید که مخاطب را درک کند و با آنها همدلی کند و فراتر از اعداد فکر کند.

در حالی که گفتن این کار آسان تر از انجام آن است، این کمک می کند که ابتدا مشتری و شرکت او را بشناسید. با یادگیری احساسات و انگیزه های پشت یک سازمان خاص، ایجاد کمپین و ارتباط با مخاطبان آسان تر می شود.

4. هیچ چیز برای همیشه کار نمی کند

مزیت نهایی بازاریابی رشد که می تواند به عنوان یک چالش ظاهر شود این است که چقدر لازم است یک بازاریاب رشد چابک و سازگار باشید.

بازاریابی رشد قدرتمند است. این چیزی است که یک استارتاپ کوچک و ناشناخته را به یک نیروگاه جهانی تبدیل می کند. اما آنچه کاربردی است و در بازاریابی رشد طنین انداز می شود دائما در حال تغییر است و می تواند بر اساس مشتری به مشتری متفاوت باشد. به عبارت دیگر، هیچ راه‌حل بازاریابی رشد «یک اندازه مناسب» وجود ندارد.اگر یک استراتژی بازاریابی رشد منحصربه‌فرد ایجاد، اجرا و نظارت شود، می‌تواند گام‌های بزرگی در افزایش درآمد و مقیاس بردارد. اما اگر بازاریابان رشد نیازهای منحصربه‌فرد هر مشتری را تشخیص ندهند، و در هنگام تغییر شرایط به سرعت روی پای خود ننشینند، آنگاه بازاریابی رشد هرگز به پتانسیل کامل خود نخواهد رسید.

نتیجه

بازاریابی رشد آسان نیست. این نیاز به آزمون و خطای زیادی دارد و همیشه راه های جدیدی برای بهبود استراتژی و کمپین های شما وجود دارد. چالش های بازاریابی رشد با جنبه های مملو از پتانسیل همراه است.

تا زمانی که بازاریابان رشد و مشتریان آنها از مشکلات و مزایا آگاه باشند، بازاریابی رشد می تواند به یک ماشین درآمد تبدیل شود. اگر به یک آژانس بازاریابی در حال رشد علاقه مند هستید که می داند چگونه بر این چالش ها غلبه کند تا نتایج واقعی را ارائه دهد، پازل را بررسی کنید.